چگونه کتابخوار شویم؟
کتابخواندن برای همه افراد یک جامعه، مقولة مهمی است. به عقیده من، اگر بخواهیم جامعة بهتری داشته باشیم، باید مردم کتابخوان (یا به اصطلاح کتابخوار) بیشتری داشته باشیم.
اما آیا فقط کتابخواندن است که جامعة بهتری میسازد؟
کتابخوانی بهتر و فهم بهتر از کتاب است که تفاوت ایجاد میکند. اینجا است که قطعا کیفیت مهمتر از کمیت میشود. یک کتاب خوب را درست خواندن، بهتر از خواندن صدها کتابی است که فقط سطحی به آنها پرداختهایم.
اما چگونه میشود کتاب را درست و عمیق خواند؟
در این مقاله به عمیق خواندن کتاب میپردازیم.
بیایید ببینیم چطور میشود یک کتاب را خواند:
مرحله اول:
شروع به خواندن کتاب کنید. یک مداد در دست داشته باشید و اگر به جملة مهمی رسیدید، زیر آن خط بکشید.
بعضیها فکر میکنند که باید کتاب را تمیز و دست نخورده نگه دارند و اگر شما هم از آن دسته از افراد هستید، بدانید که این کار فقط ظلمی است به خودتان. بله! ظلم. فقط با خط کشیدی است که یک جمله خوب بهتر در ذهنتان میماند. البته مزایای دیگری هم دارد که در مراحل بعدی به آن میپردازیم.
سعی کنید جملات خوب را چند بار بخوانید و حتی اگر لازم شد، کمی دربارة آن جمله بنویسید. مطمئن باشید که جملة خوب، ارزش صدها بار خواندن و تأمل را دارد.
خیلی وقتها با متن کتاب، چیزی به ذهنمان میرسد که فکر میکنیم باید به متن کتاب اضافه شود. پس همین کار را کنید! آن را به کتاب اضافه کنید و از هیچچیزی نترسید. کتاب متعلق به شما است و شما باید بهترین بهره را از آن ببرید.
به این کار میگوییم "حاشیهنویسی". این کار باعث میشود تا افکار شخصی خودتان به کتاب اضافه شود و احساس نزدیکی بیشتری با کتاب کنید. البته به مزیت دیگر آن در مراحل بعدی میپردازیم.
مرحله دوم:
بیایید تا این مرحله را به نقد و افکار خودمان بپردازیم. بعد از کامل خواندن کتاب (که در مرحله قبل انجام شد) شروع به نوشتن مطالبی از کتاب بکنید. این کار را در چند مرحله انجام دهید (میتوانید از حاشیهنویسیها و خطکشیهای خود نیز استفاده کنید):
1. اول از همه خلاصهای از محتوای اصلی کتاب بنویسید.
2. بعد از آن نکاتی که از آن یاد گرفتهاید را لیست کنید. میتوانید توضیحات مختصری نیز بدهید.
3. حالا شروع به نقد کتاب کنید. بنویسید که کجای کتاب باید حذف شود و به کجای کتاب باید بیشتر پرداخته شود.
میتوانید سه قسمت بالا را بازنویسی کند و از آن به عنوان پستی در سایتتان استفاده کنید.
مرحله سوم:
چند وقت بعد _یک ماه بعد یا شاید هم یک سال بعد. بستگی به خودتان دارد_ دوباره به سراغ کتاب بروید. شروع به بازخوانی کتاب کنید. به جملاتی که زیر آن خط کشیدهاید فکر کنید و حاشیهنویسیهای خودتان را بخوانید و مطالب جدیدی به کتاب و نوشتههای خود اضافه کنید. حتما برای حاشیهنویسیهایتان تاریخ بزنید. این کار باعث میشود تا روند رشد افکارتان را ببینید.
کلام آخر اینکه "انسانهای بزرگ میتوانند دو دقیقه بدون هوا، دو هفته بدون آب و یک عمر بدون پول زندگی کنند؛ اما بدون کتاب نمیتوانند حتی لحظهای زنده بمانند."
خوشحال میشوم اگر تجربههای خودتان را از کتابخوانی در کامنتها بنویسید.
[…] چگونه کتابخوار شویم؟ […]
چه مطلب خوب و کوتاهی، درباره خواندن و کتابخواری!
من از آدات پرسش بسیار استفاده میکنم اما چند بار کتاب رو پر از نوشته کردم و بعدها میلی به خوندن اون کتاب نداشتم. خوندن عمیق رو بسیار باهات موافقم و به شدّت از تندخوانی (درهمه حال و همیشه) متنفرم. و چند وقتی خواستم کتاب الکترونیک رو به جای کاغذی بخونم اما دوباره برگشتم به کاغذ. و رمان رو فقط صوتی گوش میدم تا بیشتر با حس و حال اون همراه بشم.
موفق باشی.
منم نمیتونم خیلی توی کتاب بنویسم برای همین توی یک دفتر دیگه، با جزئیات بیشتر چیزهایی که میخوام رو میگم.
[…] چگونه کتابخوار شویم؟ […]
[…] چگونه کتابخوار شویم؟ […]
[…] چگونه کتابخوار شویم؟ […]